گربه-ماهی
میخواستم چیزی برای گربه-ماهی مکری بنویسم، دیدم مطلب «ماهی و گربه: پیتر بروگل، روایت مواج و وانمودهها» از امین عظیمی در شمارهی آذر فیلمنگار مطلب خوب و کامل و قابل استفادهای است. برای آن که این بازنشر، شامل نقض حق تالیف نشود و از سوی دیگر، کسانی که برایشان مهم است چیز خوب بخوانند از دیگران متمایز گردند، بسان گوگلبوک، دو صفحهی آخر را از عکسها برداشتم اما واقعا برای کسانی که میخواهند بدانند ارزش خرج کردن دارد به قول نشریهی خطخطی، معادل یک دبه ماست پالمدار!
این، آثار پیتر بروگل بزرگ که در این متن با گربه-ماهی مقایسه شده و این هم آثار موریتس اشر، که کلا زیاد در قیاس گربه-ماهی با آنها حرف زده میشود
پ.ن: نظرات شخصیام در رابطه با فیلم بماند برای فرصت بهتری جز همین مقدار که:
1- این مدل تجربههای فرمی، از جهت نگاه خلاقانهشان مورد احترامند.
2- این تجربههای فرمی، اگر در خدمت محتوا باشند بسیار بسیار غنیمتند و ضروری.
3- چه کسی گفته ای مدل تجربههای فرمی، فقط مال تفکر شبهروشنفکری است؟ چرا کسی نمیجنبد و دست به این مدل تجربیات نمیزند؟ همه چیز از کمی شوق و مقداری اطلاعات به قول مکری «بینرشتهای» آغاز میشود... اگر فرصت کنم اولین نفری خواهم بود که این تجربههای فرمی را در جریان سینمای دینی استارت خواهم زد البته، با رعایت مقتضیات همین تفکر...
من هنووووزم ندیدمش!
هروقت دیدم، اینا رو هم میخونم! چطوره؟ :D