«خاطرهنگاری»، «تاریخ شفاهی»، «ادبیات مقاومت»، «روایت زنانه از جنگ»، کلیدواژههای نوزاد اما سریعالبلوغی هستند که این سالها تبدیل به سلسلهگردانان رساندن قافلهی هنر و ادبیات کشور به موج جریان مقاومت مردمی در سطح منطقه و جهان شدهاند. عباراتی که به واسطهی عطف توجه از دنیای درونی و شخصیِ پرابهام و بیهدف و سرگردان شبهروشنفکران داخلی، به زندگی و سلوک رزمندگان و شهدا و خانوادههای ایشان، میرود تا مرزهای کشور را درنوردیده و تبدیل به تجربیات عملی موج مجاهدان پیش از ظهور در جایجای زمین گردد و ضمنا با خلق جذابیت ریشهیافته در حقیقت، ناشرین داخلی را از ورشکستگی اقتصادی و جامعه را از ورشکستگی فرهنگی نجات دهد. اگرچه هنوز ظرفیت این دست کتابها برای ترجمه و صادرات از سوی نهادهای مسئول شناخته و یا جدی گرفته نشده اما آن چه دستکم از وضعیت کشورهای منطقه برمیآید نشان میدهد که سرمایهگذاری در بازار جهانی این نوع کتب قطعا با شکست مواجه نخواهد شد. مردانی از جنس «بابانظر» و «نورالدین» و زنانی از جنس «دا» و «دختر شینا»، حقایقی هستند که در ظاهر خاطرهای اثرگذار عرضه میشوند و در قامت تجربهای شوقآفرین و سازماندهنده، خود را تکثیر میکنند.