سونما

پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی... شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی

سونما

پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی... شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی

مشخصات بلاگ

هر پدیده ای در این عالم سویه ای دارد و همه ی پدیده های عالم جز در دو دسته نمی گنجند: یا درست به سمت هدف «می سویند» و یا با زاویه ای کم یا زیاد، لاجرم به سمت آن «نمی سویند».
از میان پدیده های عالم، برخی را من حساسترم. این جا، رصدخانه ی سویه یابی های سینمایی و غیرسینمایی من...

طبقه بندی موضوعی

نقد فیلم زندگی خصوصی

شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۰، ۰۵:۳۷ ب.ظ

بگذارید نقد فیلم «زندگی خصوصی»، داستان زندگی یک روزنامه‌نگار اپوزسیون را با یک تست شروع کنیم. اگر قرار باشد داستان این فیلم را در یک جمله خلاصه کنیم، به نظر شما کدام‌یک مناسب‌تر است:

الف) یک عنصر اپوزسیون که به خاطر شجاعتش در طرح مسائل سیاسی، از طرف حکومت تحت فشار است.

ب) سیاست‌مداری که در آستانه‌ی رسوایی است.

ج) شخص سابقاًمتدینی که در ایمانش به انحراف رفته و به قرائت خودپرداخته و من‌درآوردی از اسلام معتقد است.

د) روزنامه‌نگاری که در روزنامه‌اش مقالات تند سیاسی می‌نویسد و به همین علت مغضوب حکومت است.

در واقع هیچ کدام و بلکه فقط یک چیز: مردی که به همسرش خیانت می‌کند.

تعجب نکنید چون سؤالی که باید پرسیده شود، در واقع این است: فیلم سیاسی چیست؟ آیا صرفاً همین که اتمسفر فیلم، سیاسی باشد یا شخصیت اصلی داستان، از یک گرایش سیاسی خاص برخاسته باشد، فیلم را سیاسی می‌کند؟ آیا تشنگی مخاطب برای دیدن فیلم سیاسی دارد با نوشیدنی‌های انحرافی جایگزین، برطرف می‌شود همان طور که عطش او برای فیلم‌های طنز، با هجوها و هذل‌های سخیف پاسخ داده شد و نه‌تنها او را سیراب نکرد که نزدیک است درحالی که خودش متوجه نیست او را از تشنگی مضاعف تلف کند؟

فیلم «زندگی خصوصی» شاید با اغماض نهایتا بتواند یک درام تکراری خانوادگی باشد تازه اگر بتوانیم به حکم این که از وزارت محترم ارشادمان مجوز اکران گرفته، از بی‌حیایی‌های آن چشم‌پوشی کنیم و آن را فیلمی اروتیک ننامیم. اگر اصرار داشته باشیم که این فیلم را در ژانر سیاسی بچپانیم آن وقت ناچار باید بپذیریم که فیلم از همان ابتدا، یعنی از خودِ نام، نقض غرض است چرا که «زندگی خصوصیِ» یک انسان حتی اگر رئیس‌جمهور هم باشد، به هیچ‌وجه یک موضوع سیاسی نیست. و ما چرا باید مصر باشیم جریانی را که از هر منفذش هزاران مسئله و اشکال تراوش می‌کند، از سوراخ زندگی خصوصی مورد نقد قرار دهیم.‌ فیلم سیاسی را درگیری‌های سیاسی است که شکل می‌دهد و در این فیلم نه تنها هیچ کشمکش سیاسی‌ای، محور نیست بلکه حتی در حاشیه‌ی آن نیز مطرح نمی‌گردد؛ هیچ مقاله‌ای نیست که جنجالش آن قدر بالا بگیرد که باور کنیم شخصیت اصلی یک اپوزسیون شجاع است. بدتر از آن این است که شخصیت‌های مثبت فیلم را به زور به آن پرچ کرده‌اند؛ درست معلوم نیست که بر سر کدام مقاله و چرا، چه اتفاقی می‌افتد که «کیانی» مجبور می‌شود معبری از همسنگر قدیمش «حاج داوود» بزند و اما پس از مراجعه‌ی او به حاج داوود، تازه شعارهای گل‌درشت فیلم، سرریز می‌کند و از این طریق این شخصیت‌های مثبتِ هر نیم‌ساعت دودقیقه را نیز چنان در کام مخاطب تلخ می‌سازد که آرزو می‌کند ای‌کاش اصلا همان هم نبود.   

گذشته از همه‌ی این‌ها کارگردانی به شدت ضعیف فیلم و فیلم‌نامه‌ی سرهم‌بندی‌شده‌ی آن، باورپذیری شخصیت اصلی را سخت می‌کند. اصولا بنای شخصیت کیانی به عنوان یک متفکر التقاطی، کامل و درست صورت نمی‌پذیرد و زاویه‌ای که فیلم ازآن به شخصیت اصلی نگریسته، به هیچ‌وجه قادر نیست مخاطب را تا عمق علل التقاط وی و به تعبیر قرآن، امراض نهفته در قلب او ببرد؛ هیچ کنش تصویری برای بیرون ریختن التقاط شخصیت اصلی وجود ندارد و فقط سایر کاراکترها تلاش دارند تا عقایدش را از زیر زبانش بکشند که حتی همین هم بیش از دوسه‌باری در فیلم اتفاق نمی‌افتد. انگیزه‌ی کیانی برای برقراری ارتباط با زنی دیگر و ارتباط این انگیزه با عقاید انحرافی او مبهم است. معلوم نیست چرا «پریسا» که با زبان خودش کدهای فمینیستی به مخاطب می‌دهد، از همسر اولش طلاق گرفته و ازدواج را مانع آزادی زن می‌پندارد، این‌چنین عاشق و شیفته‌ی مردی زن‌دار می‌گردد و حتی حاضر نیست فرزندی را که از او حامله است، از دست بدهد. در پایان داستان از همین زن صیغه‌ای دیوانه، در برابر چشمان بهت‌زده‌ی مخاطب و ذهن پر از سؤال او، سلب مسئولیت می‌شود و این در حالی است که او نیز بیمار و منحرف است.

مضاف بر این‌ها تقریبا 90% قاب‌های فیلم، پس زمینه‌ای کوچک، تار(flue)، تاریک و کم‌عمق دارند طوری که علاوه بر فشارهای مفهومی فیلم بر اعصاب مخاطب، تصاویر بسته‌ی آن در او احساس خفگی ایجاد می‌کند. ظاهرا کارگردان فیلم ترجیح می‌داده که فقط دوربین را روی صورت افراد ثابت کند و قابش، هیچ پس‌زمینه‌ای نداشته باشد و احتمالا اگر می‌توانست همین 10% نماهای بازتر فیلم را هم نمی‌گرفت. صحنه‌ی قتل پریسا، چنان نچسب و احمقانه تصویر شده که اولین واکنش به آن خنده است بدون این که حتی ذره‌ای به کیانی حق بدهیم یا از او متنفر شویم و یا سرسوزنی دلمان برای پریسا بسوزد.

معلوم نیست تا کی قرار است سینما به شعور مخاطبش بی‌احترامی و احساسات و عقاید او را لگدمال کند. فیلم «زندگی خصوصی» فاقد همه‌ی چیزهای لازم است: نه محتوای قابل اعتنا، نه ساختار داستانی مناسب، نه پرداخت باکیفیت. شاید با هدف‌گذاری فیلم روی به نمایش کشیدن اسلام التقاطی، می‌شد کمی به آن امید بست اما همین نکته نیز چنان سطحی، ساختگی و درحاشیه به تصویر کشیده شده که به جای نقطه‌ی قوت باید آن را از نقاط ضعف فیلم به حساب آورد.       

 

  • نگران

نظرات  (۷)

نقد جالبی بود. تنها نقدی بود که درباره این فیلم واقعاً فیلم را نقد کرده بود. و نسبت به سایر نقدها که بدون توجه به مفهوم داستان تنها به ناسزاگویی به عوامل فیلم و تقدیس بیش از حد افراد مذهبی می پردازند، نقدی بیطرفانه و با ارزش است.
  • رسول باستانی
  • درسته که فیلم به چند موضوع پرداخته که نهایتاً به هیچ کدوم هم به طور کامل نرسیده و این رو هم قبول دارم که فیلم نامه کامل نبوده اما این حقیقته که همه پشت نقابی هستن، زندگی خصوصی جمعا نشون میده که ابراهیم داره سعی می کنه آدم خوبی باشه که از گذشتش پشیمونه اما باز هم اشتباه می کنه و باز هم پشیمون، متوجه هستید اشتباه می کنه یعنی اینکه دوست نداشته اشتباه کنه ، خوب مشکلی هست که هممون گریبان گیرشیم چیزیه که خیلی هامون کتمانش می کنیم اما واقعیت داره، همه خوبیم در حالی که گناهکاریم، حداقل فیلم کمی به این موضوع رسیده
    تحلیل شما رو پسندیدم و بیشتر از اون در مورد سهام شدن امتیاز و حق فروش فیلم ها ولی متأسفانه ما اونقدر به وسیله ها چسبیدیم که هدف داره فراموش میشه.
    سلام غریبه
    نظر شما جالب بود ولی ظاهرا شما در ایران زندگی نمیکنید!!
    من هم درون بسیج بودم هم درون تشکیلات مثلا......!
    و تمام اینها رو به چشم دیدم!
    واقعا اخلاق در جامعه ما چه رتبه ایی دارد؟
    کمی بیشتر فکر کن



    من که نگفتم این آدمها وجود ندارن! در هر قشروصنفی به هرحال هر مدل آدمی پیدا میشه! مسئله اینجا فیلمه و سینما؛ من هم در بسیج بودم و به نظرم هیچ کسی رو در زندگی به خالصی بچه های بسیج ندیدم و این اکثریت قریب به اتفاقشون رو تشکیل میده.
    این فیلم هم اگر دغدغه ی اخلاق داشت قطعا اول باید خودش اخلاق رو رعایت میکرد. نمیشه به مردم بگیم رابطه نامشروع داشتن بده و خودمون این قدر وقیخانه اون رو روی پرده ببریم. این شامل سایر اخلاقیات هم میشه! اگر فیلمی دغدغه ی اخلاق داره خودش باید اخلاقی باشه و واقعا بعد تنفر از گناه رو نشون بده نه بعد تحریک کننده اش رو!
    ممنون که نظر دادین
    ... شر ،نوشتی برادر
    خیلی پیچیده بود فیلم
    اگه اون قدر ساده بود مطمئن باش یکی مثل من نمی اومد دنبالش اونم بعد 6ماه
    فیلم چنو وجهی بود قصد داشت با دور زدن های متعدد منظور اصلی خودش رو ژنهان کنه
    البته نقص هایی رو هم داشت که بعضا اشاره کردید
    عمدا وب سایت رو خالی گذاشتم و فقط ادرس
    میل گذاشتم
    لطفا این نقد رو هم بخونین خیلی جنجالیه.

    http://dajjal-freemason.blogfa.com/post/103/%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5%db%8c-%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d9%88%db%8c%d8%b1
  • ایرانی شیعه
  • جواب: در تمام جهان و خصوصا در فیلم های هالیوود که مظهر قدرتمندترین فیلمنامه ها در عرصه سینما میباشند هیچوقت معنای اصلی و پنهان فیلمنامه روایت نمیشود و تاثیری که باید گذاشته شود روی ذهن ناخودآگاه افراد است در واقع شما چیزی میبینید و برداشتی میکنید اما تاثیری که روی ذهن ناخودآگاه شما میگذارد بسیار فراتر از خودآگاه است.
    حرفم پیچیده نیست شما را دعوت میکنم به شنیدن نقد دکتر حسن عباسی از فیلمنامه هایی همچون سریال لاست یا نقد آقای رائفی پور به عنوان لایه چهارم فیلم جدایی نادر از سیمین که به حضرت زهرا اشاره میکند. از من به شما نصیحت هیچوقت به ظاهر یک فیلم دقت نکردید و اگر در پس پرده فیلمنامه ای معنای عمیقی نیافتید آن را درو بریزید.
    گفته شد که پرداخت بسیار ضعیف بوده من با اطمینان خاطر میگویم در هجمه عظیم فیلمنامه های پوچ سینمای ما همچین فیلمنامه ای یک پیشرفت محسوب میشود.
    من تعریف نکردم شما ببینید چه نقدهایی از این فیلم در سطح اینترنت شده! پلان ضعیف! فیلمبرداری و پرداخت ضعیف ! من میگویم بیایید کمی متفاوت تر نگاه کنیم. بجای حمله به فیلم ببینیم حرف اصلی فیلم چیست؟ چرا یک فیلم اینجوری تمام میشود؟ من منکر نقاط ضعف فیلم نیستم اما انتقادهای صریحی که این فیلم کرده تا حدود زیادی بجا بود ( از نگاه کلی و آماری)
    شعارزدگی یک اصطلاحه ... هیچ شعاری داده نشده.
    گالری وار؟ وی رو به شهدا این حرف را میزند... میگوید ما و شهدا اینکارا را کردیم که به اینجا برسیم؟ و اصلا با فنای شهدا ارتباطی ندارد ... بایدقبول کرد در خیلی از جاها اشتباه پیش رفتیم ....


    راستی خوشحال میشم تبادل لینک کنیم... با تشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی